راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 640 ) توهمات ارزی
دولتها در ایران سالها است در توهمات پولی به سر می برند وقتی می خواهند خرج کنند به قول فیشر ارزش قبلی پول در نظر دارند وقتی می خواهند پولی را دریافت کنند توهم آتی ارزش مد نظر دارند.
این مشکل در ارتقاء ارزش ریالی ارز به شکل بسیار حادی نمایش توهم بود وزارت اقتصاد فکر می کند با افزایش قیمت ارز مشکلات کسر بودجه دولت حل خواهد شد لذا در این قضیه خود خواسته ارز را افزایش نرخ داد درست مانند مجرمی که برای فرار از مشکلات خود زنی می کند.
این مشکل مسبوق به سابقه است در دولت روحانی هم با ایجاد ارز 4200 پیگیری شد در دولت رئیسی هم با ارتقاء به ارز 28500 تومانی انجام شد و این اواخر با ایجاد ارز 37500 و اکنون با حذف ارز نیمایی در قالب نرخ جدید بازار ارز به بالای 62500 تومان تکمیل شد.
این وسط بازی های مکرر واردات با ارز 47500 و حتی خرید حواله از بازار ارز هم برای مدتی تجربه شد همگی ناشی از توهمات ایجاد برنامه و سد جدید در مقابل افزایش ارزش دلار در مقابل ریال بوده است
اما همگی شکست خوردند؟
بدون شک این شوک درمانی 37 درصدی هم شکست خواهد خورد اصلا در همان آغاز و ایجاد در بطن خودش شکست خورده بود؟
چرا چنین است ؟ چرا برنامه های ارزی اقتصادی دولت مکرر شکست می خورند؟
این یک سوال اساسی است. ( نه فقط برنامه های ارزی و اقتصادی که بسیاری از برنامه های عملیاتی و سیاسی اجتماعی دولت های اخیر ایران شکست خورده اند.)
اما پاسخ بر خلاف شعار جمهوریت در ایران تصمیمات دیکتاتورانه و یک نفره اخذ می شوند.
تصمیم گیر حالا یا وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی یا رئیس جمهور فکر می کند تصمیم می گیرد و بر اساس مفروضات غلط تصمیمات غلط هم اتخاذ می کند بعد هم شهامت پذیرش به موقع شکست را ندارد و عقب نشینی هم نمی کند و تا آخر راه را ادامه می دهد درست مانند هیتلر تا مرگ سیاسی یا مرگ حرفه ای به کارش ادامه می دهد.
متاسفانه این ساختار گزینش مقامات که ما ( ما بعنوان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ) درست کرده ایم نتیجه اش این شده که بدترین انسانها بدترین اشخاص ضعیف ترین شخصیت ها را به عنوان بزرگترین سمت ها کاندید یا انتصاب می کنیم.
ابزار انتخاب بشدت ناقص ضعیف ناتوان و پوچ هستند.
بگذارید بیشتر در مورد انتخابهای اشتباه گذشته واکاوی کنیم .
آقای احمدی نژاد یادتان هست چقدر متوهم مدیریت بود حتی قائل بود که دنیا مدیریت بلد نیست باید به ما واگذار کند تا دنیا را مدیریت کنیم.
اکنون که بیش 12 سال از دوران ایشان گذشته است بهتر می فهمیم که چقدر ایشان از مرحله پرت بوده و چقدر خسارت سنگینی متوجه کشور کرده است.
تمام خرابی های ایشان امروز به بحرانهای غیر قابل حل ( یا بسیار سخت حل ) نمایانگر شده است ؟
اصلا تصمیمات سخت در دنیا بوسیله یک جمع فنی متخصص با تجربه های طولانی گرفته می شود بخصوص تصمیمات اقتصادی که با زندکی میلیونها انسان ارتباط دارد .
حتی مدیران اقتصادی در غرب و دنیای لبیرالها هم مملو از پیرمردهای بالای هفتاد حتی هشتاد ساله است که با وجود تجربه طولانی هیچگاه بدون مشورت و حتی امضاء روسای همطراز تصمیمات مهم نمی گیرند و اجرایی نمی کنند.
حالا این دو جمله مقایسه کنید با سخنرانی آقای احمدی نژاد که در یک سخنرانی یکدفعه تصمیم می گیرد افراد بالای بیست سال سابقه می توانند با حقوق کامل بروند بازنشسته شوند و بعد هم اعلام اجرایی کند.
اما مفروضات غلط اینک رانت حاصل از این فاصله بوجود آمده بین ارز نیمایی و ارز آزاد از بین خواهد رفت ؟
تا تک نرخی نشدن ارز این فاصله همواره وجود خواهد داشت شما نرخ ارز سامانه دولتی را هم 100 هزار تومان بگذارید نرخ آزاد افزایش حداقل بیست درصدی را خواهد داشت؟
مفروض غلط دیگر اینکه دولت و حتی بانک مرکزی برآوردی از بازار آزاد ندارد چرا اینکه سیاستهای اشتباه سه سال اخیر متقاضیان ارز به شدت افزایش داده اول اینکه سیاستهای ضد تولید و افزایش بیش از بیش مالیات و فشار ادارات دولتی شرکتی ( شرکتهای صنعتی ) شهرداریها و حتی بیمه و تامین اجتماعی و بازیگران جدید مانند آتش نشانی شرکت برق منطقه ای و قطع پی در پی برق و گاز عده زیادی از تولیدی ها را از دور خارج کرده و همینطور عده ای به فکر جمع کردن تولید هستند لذا فشار ارزی هم برای تولیدات معطل مانده و هم برای خروج سرمایه افزایش یافته است.
مفروض سوم اینکه دولت خود با کمک مجلس به بحران ورودی ارز دامن زده شرایط سخت تر کرده همینطور به بحران مصرف ارز دامن زده از جمله واردات ماشین سواری و غیره که هر کدام به تنهای می توانند افزایش نرخ بدنبال داشته باشند .
متاسفانه دیگر بازیگران بازار ارز هم دچار توهم هستند هم بخش دولتی و مجلس هم بخش عمومی مانند شهرداری های شهر های بزرگ بخصوص شهرداری تهران که به تنهای 3 میلیارد دلار تعهد ارزی ایجاد کرده است؟
اما تصمیمات غلط هم شامل اینکه این بازار جدید تشکیل خودش نرخ کشف خواهد کرد یا باعث بالانس ارزی خواهد شد.
اصلا دامن زدن به تحرکات ارز کار بسیار اشتباهی بود که بدترین موقع ممکن اتخاذ شد و به بدترین شکل ممکن ( یکدفعه ) اجرا شد.
باید گفت اتخاذ چنین تصمیمات مهمی که می تواند اثرات بسیار مخربی داشته باشد باید محدود به جمع باشد نه آدم جاه طلبی همچون دکتر همتی که یکبار خود را شدیدا نشان داد در موضوع کاندید شدن برای ریاست جمهوری حتی بدون مشورت و همراهی هم فکران خودش .
اصلا بهتر نیست برای اتخاذ چنین تصمیماتی برویم تیمارستان یکی انتخاب کنیم هرچه مجنون تر بهتر برای هدایت اقتصاد ایران یا حتی ریاست جمهوری ایران؟